ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
من از کودکی به یادگیری زبانهای بیگانه علاقهمند بودم. یکی از سرگرمیهای من در آن زمان تماشای برنامههای بخش برونمرزی تلویزیون و تلاش برای فهمیدن آنها بود. اما کسی که شوق یادگیری زبان انگلیسی را در من به وجود آورد آقای «محمدحسن اکبری» دبیر زبان مدرسهی راهنماییام بود. او که پیرمردی اصالتاً آبادانی بود و عینکی تهاستکانی بر چشم داشت از الفبا تا ساختارهای دستوری پرکاربرد آن را به خوبی به من آموخت. او با وجود پیری بسیار پرانرژی بود و برای من و دوستانم از جان مایه میگذاشت. یادم هستم یک بار به من گفت که در جوانی ورزشکار بوده است. آقای اکبری سه سال مقطع راهنمایی آموزگار من بود و با سختگیری و آزمونهای هفتگیاش پایهی زبان انگلیسی من را به خوبی ساخت. در سال 1377 هنگامی که من در سال دوم دبیرستان بودم بدبختانه این آموزگار خوب در یک سانحهی رانندگی جان باخت. روحش شاد و یادش گرامی باد. در سه سال دبیرستان، آموزگار زبان انگلیسی من آقای «مهرداد شهبازی»، مردی جوان و فارغالتحصیل دانشگاه شیراز بود. از او نیز نکتههای بسیار ارزندهای آموختم. در سال پیشدانشگاهی هم آقای «براتی» آموزش زبان من و همکلاسهایم را برعهده داشت. او نیز آموزگاری توانا و باسواد بود و بر دانش زبانیام افزود. اما کسی که بیش از همه در من عشق به فراگیری زبان انگلیسی را به وجود آورد آقای «صفایی» آموزگار من در کانون زبان ایران بود. از بهار سال 1378 تا تابستان 1380 به مدت دو سال و نیم (ده ترم سه ماهه)، او بهترین معلم من بود و من از او انگلیسی صحبت کردن را از سطوح پایه تا پیشرفته آموختم. همیشه در آزمونهای سخت آن زمان کانون من دانشآموز برتر بودم و نمراتم بین 92 تا 100 در نوسان بود. بیشتر پول توجیبی ماهیانهام و پولی را که از کار کردن در فروشگاه داییام به دست میآوردم صرف خرید کتابها و نوارهای انگلیسی میکردم. همهی کتابها را چندین بار با دقت میخواندم و به نوارهای صوتی آنها هم بارها و بارها گوش میدادم. در کنکور سال 1380 در بخش زبانهای خارجه رتبهی 260 را به دست آوردم. رتبهای که با آن میتوانستم هر زبان خارجهای را که دوست داشتم به عنوان رشتهی دانشگاهیام برگزینم. سرانجام در رشتهی «زبان و ادبیات انگلیسی» دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شدم و هم مقطع کارشناسی و هم مقطع کارشناسی ارشد را از سال 1380 تا 1386 در آنجا خواندم و بر دانشم افزودم. از همان سال اول دانشگاه تدریس و ترجمه را آغاز کردم و با پول درآوردن از دانش زبانیام لذت انگلیسی دانستنم دوچندان شد. در سال 1384 در آزمون آیلتس در باغ سفارت بریتانیا در قلهک شرکت کردم و نمرهی هشت و نیم از نه را به دست آوردم. شیرینترین نمرهی این آزمون برای من کسب نمرهی 9 از 9 در بخش نوشتاری بود. با این نمرهی خوب در آموزشگاههای زبان اسمورسمدار به عنوان مدرس پذیرفته شدم. در کنار زبان انگلیسی، به خاطر علاقهای که به ادبیات داشتم به آموختن زبان فرانسه هم مشغول شدم. در سال 1388 مدرک DELF B1 و در سال 1391 مدرک DELF B2 را از بخش فرهنگی سفارت فرانسه دریافت کردم. بعدها به آموزش زبان به ماشین و رایانه هم علاقهمند شدم. از این رو از سال 1394 تا 1396 مشغول به تحصیل در رشتهی «زبانشناسی رایانشی» شدم در دانشگاه صنعتی شریف و دومین مدرک کارشناسیارشدم را از این دانشگاه کسب کردم. هماکنون در کانون زبان ایران شعبههای تهرانپارس و صادقیه مشغول به تدریس زبان انگلیسی هستم و میکوشم تا شور و شوقم را با زبانآموزانم به اشتراک گذارم. برای این که بتوانم پل ارتباطی بهتری بین خود و زبانآموزانم برقرار کنم تصمیم به ایجاد این وبلاگ نمودهام و امیدوارم بتوانم مطالب آموزندهای را برای آنها و سایر علاقهمندان فراهم کنم.